کلثوم قربانی؛ سارا جلیلیان
دوره 12، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 81-98
چکیده
اافسانه ها و قصه های عامیانه یکی از منابع مهم انسان شناسی و جامعه شناسی برای همه اقوام است و یکی از پشتوانه های فرهنگی هر ملتی به شمار می رود. افسانه های ایرانی نیز حاوی نکته های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... است. از این رو، نگارندگان در این پژوهش سعی کرده اند تا با بررسی افسانه های بیرجند به این پرسش ها پاسخ دهند ...
بیشتر
اافسانه ها و قصه های عامیانه یکی از منابع مهم انسان شناسی و جامعه شناسی برای همه اقوام است و یکی از پشتوانه های فرهنگی هر ملتی به شمار می رود. افسانه های ایرانی نیز حاوی نکته های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... است. از این رو، نگارندگان در این پژوهش سعی کرده اند تا با بررسی افسانه های بیرجند به این پرسش ها پاسخ دهند که نقش و جایگاه اجتماعی زنان در این افسانه ها چیست؟ کارکرد و خویشکاری آنها برای ایفای نقش اجتماعی شان چگونه است؟ برای پاسخگویی به این سؤالات، الگوی ولادیمیر پراپ انتخاب شده است. بر اساس این الگو، زنان در این نوع از روایت های عامیانه در نقش های مادر، دختر، نامادری و همسری، خویشکاری ها و کارکردهای چون شریر، یاریگر و قهرمان دروغین را دارند و بیشترین نوع خویشکاری در بخش شریر دیده می شود. به نظر می رسد این نکته از نوع تفکر و نگرش جامعه به زنان نشأت می گیرد که زنان را مکار و حیله گر می پندارد و بر این باور است که شرارت در وجود این جنس، ذاتی و طبیعی است. روش تحقیق در این مقاله بر اساس تحلیل داده ها و محتوای افسانه هاست.Myth and folk tales are an important source of anthropology and sociology for all ethnic groups, and one of the cultural backbones of each nation. Iranian myths also contain various social, cultural, political and other points. Therefore, the authors in this research have tried to answer these questions by examining the myths of Birjand that what is the role and status of women in these myths? How do they function and function to play their social role? To answer these questions, Vladimir Prop’s pattern has been selected. Women in this type of folk narrative in the roles of mother, daughter, stepmother, and husbandry functions as vicious, fake heroine, and the most kind of self-employed in the wicked part. It seems that this point comes from the type of society’s thinking and attitudes toward women, which considers women to be wise and cunning, and believes that evil is inherent and natural in this gender. The research method in this paper is based on the analysis of the data and the content of the legends.
کلثوم قربانی جویباری؛ زینب صالحی
دوره 9، شماره 4 ، شهریور 1394، ، صفحه 97-124
چکیده
مضامین و مفاهیم وابسته به واقعه ی عاشورا یکی از تأثیرگذارترین مضامین دینی در تشیع، اسلام و حتی ادیان دیگراست. در این مقاله، نگارندگان مضامین عاشورایی را در شعر ابن حسام خوسفی و شریف رضی بررسی کردهاند و پس از نگاهی اجمالی به تأثیر شرایط سیاسی- مذهبی بر دوره های شعر عاشورایی، درون مایه و مضمون مراثی عاشورایی دو شاعر مذکور را بررسی ...
بیشتر
مضامین و مفاهیم وابسته به واقعه ی عاشورا یکی از تأثیرگذارترین مضامین دینی در تشیع، اسلام و حتی ادیان دیگراست. در این مقاله، نگارندگان مضامین عاشورایی را در شعر ابن حسام خوسفی و شریف رضی بررسی کردهاند و پس از نگاهی اجمالی به تأثیر شرایط سیاسی- مذهبی بر دوره های شعر عاشورایی، درون مایه و مضمون مراثی عاشورایی دو شاعر مذکور را بررسی کرده و سپس به بررسی تطبیقی آن ها با یکدیگر پرداخته اند. در مضامین و درون مایه های مشترک این دو شاعر وجه غالب یا محوریت بحث، جبهه ی امام حسین (ع) و یاران و همراهان ایشان است. اما آن چه میان این دو شاعر تمایز دهنده است شیوه ی بیان آنهاست که خود تا حد زیادی محصول شرایط معیشتی، تاریخی و فرهنگی زمان زندگی آنهاست. در اشعار شریف رضی واقع گرایی، عینیت تاریخی و در عین حال نوعی خشم و احساس حماسی بسیار برجسته و آشکار است؛ اما در اشعار ابن حسام دیدگاه شاعرانه و انتزاعی شاعر فضایی روحانی، معنوی، لطیف و در عین حال آسمانی و مقدس ایجاد کرده است. به طور کلی شعر سید رضی از نظر تعداد مضامین بسیار گستردهتر از شعر ابن حسام است. به علاوه در شعر سیدرضی اشارههای تاریخی و جامعهشناختی نیز دیده میشود. رویکرد نگارندگان در یافتن و شرح مضامین، تحلیل محتوا بوده و برای این منظور از توصیف زبانی، ادبی و بویژه تاریخی و سیاسی نیز بهره بردهاند.
حامد نوروزی؛ کلثوم قربانی جویباری
چکیده
بررسی گویشهای خراسان جنوبی نشان میدهد که از یکسو عناصری از فارسی میانه در آنها یافت میشود و از سوی دیگر، میتوان عناصری از زبانهای شرقی را یافت که از دیرباز وارد این گویشها شدهاند و بعضاً در فارسی رسمی نیز رایج اند. یکی از راههای بررسی عناصر اصلی و قرضی در گویشها پیگیری تاریخی پسوندهاست؛ زیرا پسوندها جزء عناصری ...
بیشتر
بررسی گویشهای خراسان جنوبی نشان میدهد که از یکسو عناصری از فارسی میانه در آنها یافت میشود و از سوی دیگر، میتوان عناصری از زبانهای شرقی را یافت که از دیرباز وارد این گویشها شدهاند و بعضاً در فارسی رسمی نیز رایج اند. یکی از راههای بررسی عناصر اصلی و قرضی در گویشها پیگیری تاریخی پسوندهاست؛ زیرا پسوندها جزء عناصری هستند که به سختی در زبان پذیرفته میشوند. یکی از مهمترین پسوندهای ایرانی، پسوند "ـ ـاک" است که در لغاتی مانند "پیچاک"، "بُرّاک" و "پَرّاک" در گویش قدیم بیرجند رایج بوده است. این پسوند در گویش بیرجند دو ریشه ی مختلف داشته است. در لغاتی مانند "پیچاک" به معنی پیچش شکم، پسوند "ـ ـاک" بازمانده از پسوند مصدری -āk سغدی است. این پسوند در لغات "خوراک" و "پوشاک" و "سوزاک" هنوز در فارسی رسمی رایج است. "ـ ـاک" مصدری، امروزه در گویش بیرجندی جای خود را به "ـ ـِش" داده است و مانند دیگر اسم مصدرهای زبان فارسی با آن رفتار شده است. در نتیجه این لغت به صورت "پیچش/ پچش" (pečeš) در آمده است. اما از سوی دیگر، پسوند "ـ ـاک" فاعلی نیز از قدیم در گویش بیرجند در لغاتی مانند "پراک" رایج بوده است. پسوند "ـ ـاک" فاعلی بازمانده از -āk فارسی میانه و -āg پارتی است. این پسوند امروزه نیز به همین صورت در گویش بیرجند رایج است. اما در فارسی معیار و اغلب گویشهای دیگر ایرانی این پسوند با حذف "ک" انتهایی به صورت "ـ ـا" در آمده است.
ادبیات و علوم انسانی
کلثوم قربانی جویباری
چکیده
ترانه های روستایی یا دوبیتیهای محلی در زمرهی ادبیات عامیانه یا فرهنگ توده به شمار میروند که به شکل شفاهی در مناطق مختلف هر کشوری، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. یکی از این مناطق دوبیتی خیز در ایران، خطهی خراسان است که سرشار از ترانههای روستایی با هویت اصیل و فرهنگی است. این ترانهها دارای ویژگیهای مختلف سبک شناسی هستند. ...
بیشتر
ترانه های روستایی یا دوبیتیهای محلی در زمرهی ادبیات عامیانه یا فرهنگ توده به شمار میروند که به شکل شفاهی در مناطق مختلف هر کشوری، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. یکی از این مناطق دوبیتی خیز در ایران، خطهی خراسان است که سرشار از ترانههای روستایی با هویت اصیل و فرهنگی است. این ترانهها دارای ویژگیهای مختلف سبک شناسی هستند. یکی از این ویژگیها، حضور طنز ساده و بی پیرایهایی است که خاستگاه آن گفتمان فرهنگی روستا و روستاییان است که همین خصوصیت توانسته هویت فرهنگی و اجتماعی هر روستایی را در کنار دیگر خصوصیات بسازد. براین اساس، نگارنده سعی کرده تا از طریق بررسی دوبیتیهای محلی خراسان و با توجه به بافت فرهنگی و ادبی دوبیتیها عوامل طنزساز را در آنها بیابد و به تقسیمبندی بپردازد. حاصل این بررسی کشف انواع روشهای طنزسازی است که ناخودآگاه جمعی روستانشینان در طول زمانهای دور و دراز آن را ساخته و پرداخته است که عبارتند از: طنز موقعیت، اغراق، عدم ارتباط منطقی مصراعها، تشبیهات دور از ذهن و... .